نقد فيلم خون شد

۵۲ بازديد

آخرين فيلمي كه از مسعود كيميايي تماشا كردم «متروپل» بود و آن­قدر نااميدم كرد كه ديگر نخواستم فيلم جديدي را از اين كارگردان پيشكسوت تماشا كنم تا آن­كه وسوسه شدم «خون شد» را ببينم.«خون شد» برخلاف ساخته­هاي اخير مسعود كيميايي از نظر كارگرداني فيلم ضعيفي نيست. كار از نظر ميزانسن و دكوپاژ قابل قبول است اما شايد بزرگترين ضربه اش را مثل ديگر فيلم هاي جديد اين كارگردان از فيلمنامه اش خورده باشد. مسعود كيميايي فارغ از مهارت هاي كارگرداني اش به لحاظ ايدئولوژي قصد بازگشت – نه به سال هاي درخشان فيلمسازي دهه 60 و 70 اش- كه قصد بازگشت به سال هاي "قيصر" و "گوزن ها" را دارد و اين ميل به كهنه گرايي در فيلم هاي جديد او به شدت مشهود است و فيلمنامه هايش بزرگ ترين لطمه را از همين الگوهاي كهنه و قهرمان هاي تاريخ مصرف گذشته مي خورند. قهرمان هاي فيلم هاي جديد كيميايي مي خواهند قيصرهايي باشند در عصر حاضر و حاصل اين شده كه آن­ها نه ديگر خصوصيات قيصرها را دارند و نه در زمانه ي فعلي از سوي مخاطبان قابل پذيرش اند بنابراين تنها روش مواجهه با آثار جديد كيميايي مي تواند اين باشد كه فيلم هاي او را با دنياي فيلم هاي خودش مقايسه كنيم و به دنبال دريافت الگوها و عناصر آثار روز اجتماعي در فيلم هايش نگرديم. درواقع در فيلمنامه هاي كيميايي نمي توان به دنبال منطق روايي و انگيزه ي شخصيت ها گشت بلكه بايد پذيرفت قهرمان هاي او به دنبال خون خواهي، جوانمردي و انتقام گيري اند و مهم نيست اين اقدامات تا چه حد برخاسته از منطق و واقعيت هاي منطقي هستند. اگر سينماي كيميايي را سينمايي قهرمان پرور بدانيم كه قهرمان هايش با حال و هواي قهرمانان دهه 40 و 50 زندگي مي كنند و حتا زبانِ ديالوگ ها نقبي به آن سال ها مي زند آن گاه مي توانيم به درك بهتري از فيلم هاي او برسيم و شايد همين ويژگي هاي تاريخ مصرف گذشته و نخ نما را بخشي از مولفه هاي فيلم هاي او به شمار آوريم.حجم سنگين موسيقي همان ويژگي ديرينه ي آثار استاد كيميايي است كه از سال هاي دور همچون عنصري جداناشدني با فيلم هاي او همراه بوده است. تم و موتيف موسيقي متن فيلم نيز يادآور همان موسيقي هاي نيمه حماسي و قهرمان پرورانه ي فيلم هاي پيش از انقلاب اوست.قهرمان فيلم جديد كيميايي (با بازي سعيد آقاخاني) همچنان معترض است اما جنس و كيفيت اين اعتراض را اگر با جنس و كيفيت اعتراض فيلم هاي مهم خودِ او چون «اعتراض»، «ضيافت»، «دندان مار» و حتا «سربازهاي جمعه» مقايسه كنيم چيز دندانگيري نصيبمان نمي شود. حتا صحنه هاي زد و خورد فيلم نيز وصله هاي ناجوري براي درام هستند چراكه اساساً در بسياري از صحنه ها الزامي براي ترسيم اين حملات و صحنه هاي اكشن وجود نداشت.يكي از معدود غافلگيري هاي «خون شد» براي من، بازي هاي آن بود. استاد شايد دل و دماغ گذشته را براي ساختن فيلم هايش نداشته باشد اما در هدايت و بازي گرفتن از بازيگرانش همچون گذشته موفق عمل مي­كند و البته بازيگرانش نيز از دل و جان براي نقش هاي خود مايه مي گذارند. «خون شد» يك سعيد آقاخاني به جا و به اندازه دارد كه جنس و بافت بازي اش با فيلم همخوان شده و بازي كنترل شده اي دارد. نسرين مقانلو يكي از بهترين بازي هاي خود را در اين فيلم ارائه مي كند و ليلا زارع نقش دختر معتاد خانواده را ماهرانه ايفا كرده است. البته بازيگران فرعي فيلم هيچ كدام خوب نيستند و شايد بهتر بود براي همان نقش هاي كوتاه نيز بازيگراني حرفه اي به كار ملحق مي شدند.«خون شد» به نسبت آخرين فيلم هايي كه از مسعود كيميايي ديدم فيلم قابل قبول تري به حساب مي آيد اما هرگز نمي توان آن را با هيچ يك از آثار پيش از فيلم «سربازان جمعه» او مقايسه كرد. 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.