«علاءالدين» (۲۰۱۹) يكي از تازهترين فيلمهاي كمپاني «ديزني» است؛ فيلمي به سبك «لايواكشن» كه بر اساس يكي از داستانهاي اساطيري مجموعه كهن «هزارويكشب» ساختهشده و پيشتر نيز نسخه موفق انيميشن آن توسط همين كمپاني ساختهشده بود.
اين را هر سينما دوستي ميداند كه توليدات عظيم و پرخرج از عناصر جدانشدني فيلمهاي «ديزني» است كه «علاءالدين» هم از اين قاعده مستثنا نيست، اما آنچه در كنار جلوههاي رايانهاي گسترده و زرقوبرقهاي رايج لايواكشن ها به اين اثر موزيكال ديزني جلوهاي خاص بخشيده، بيترديد نوع و شيوه روايتپردازي آن است.
«گاي ريچي» كوشيده است تا در نگارش فيلمنامه «علاءالدين» تمامي نقاط درام را در جايگاه درست خود قرار دهد و فيلمنامه را بر اساس ساختار هندسي كلاسيك و قصهگو بنا كند؛ به همين دليل فيلم، در كنار اجراي درخشان و پرزحمت خود، داستاني روان و خوشپرداخت هم دارد كه ميتواند مخاطب را با خود همراه كند.
فيلم «علاءالدين» همچنين فضاسازي غريبي دارد. فيلمساز كوشيده است تا با برجستهسازي مظاهر و عناصر مرتبط با مشرق زمين، طرح و پرداخت به جنبههاي فولكلور و اعمال مناسبترين انتخابها در طراحي لباس و صحنهپردازي متقاعدكننده فضاي مدنظر خود را به بهترين شكل ممكن كند. اين ويژگي همچنين در موسيقي كار نيز رعايت شده و ميتوان بخش مهمي از موفقيت و تأثيرگذاري فيلم را مديون موسيقي آن دانست.
در بسياري از لايواكشن ها شخصيتپردازي قرباني اجرا و بخشهاي فني و زرقوبرقهاي آن ميشود؛ در «علاءالدين» اما شخصيتها در عين داستان محور بودن درام مهم و واجد هويتاند. باآنكه در فرهنگ شرق و كلاسيكهاي برآمده از اين فرهنگ به قول رضا براهني: «شخصيت مذكر حاكم، جاري و ساري است»، زنان در اين فيلم مستقلاند و در بسياري از كنشهاي اساسي نقشي اساسي دارند.
شاهزاده جاسمين، همانطور كه در انيميشن «علاءالدين» نيز فراتر از بسياري ديگر از شاهزاده خانمهاي ديزني ميرفت و از شخصيتي منفعل و اتوكشيده به زني مبارز بدل ميشد، در نسخه لايواكشن نيز نقشي فراتر از يك پرنسس صرفاً زيباي كليشهاي دارد و از ابژهاي تكراري و منفعل به سوژهاي مهم و كليدي در پيشبرد درام تبديلشده است. نقش حيوانات را هم نبايد در اين فيلم ناديده گرفت.
هر يك از حيوانات علاوه بر آنكه از جنبه نشانه شناسانه، نمادي از برخي خصلتها و دلالت گر بسياري از صفات آشناي انساني هستند، در شكلگيري رخدادها، اتفاقات و كشمكشهاي داستان نيز نقشي اساسي دارند. تقابل ميان علاءالدين و جعفر را ميتوان ميان حيوانات هم مشاهده كرد؛ درواقع علاوه بر دوئل اين دو قطب سفيد و سياه فيلم، ميمون و طوطي آن دو نيز مدام در تلاشاند تا بر يكديگر غلبه كنند و اين همان كشمكش خير و شر و غلبه يكي بر ديگري است.
«گاي ريچي» با اقتباس درستي از نسخههاي كاغذي و انيميشن «علاءالدين» در تبديل ايدهها به موقعيت و موقعيتها به روايت عملكرد خوشايندي داشته تا جايي كه «علاءالدين» باوجود داستان آشنا و شايد بارها تكرار شدهاش همچنان مملو از اتفاقات ناب و خاص و بكر براي مخاطباني است كه از لايواكشن هاي پرخشونت و بعضاً بي داستان هاليوودي خسته شدهاند.
سه شنبه ۱۳ اسفند ۹۸ | ۱۶:۳۷ ۱۰۳ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است