نرگس مست ساخته سيد جلال الدين دري يك شاعرانه متمركز بر موسيقي و خيال است كه توانسته تكنيك عروضي شعر را در تدوين و نه ميزان سن به بلوغ روايي رساند . شعر همواره در ستايش از زيبايي سروده مي شود و موسيقي به عنوان هنر نامتناهي ابيات را با خود به فراي تخيل انسان مي برد . اين ويژگي به وفور در برخورد استاد پيشكسوت با نسل جديد اين جامعه هنري و چگونگي درك آن ديده مي شود . «نرگس مست» اگرچه در برخورد ابتدايي شايد يك تقليد از سينماي شاعرانه غرب باشد اما...
صفحه فيلم
نرگس مست ساخته سيد جلال الدين دري يك شاعرانه متمركز بر موسيقي و خيال است كه توانسته تكنيك عروضي شعر را در تدوين و نه ميزان سن به بلوغ روايي رساند . شعر همواره در ستايش از زيبايي سروده مي شود و موسيقي به عنوان هنر نامتناهي ابيات را با خود به فراي تخيل انسان مي برد . اين ويژگي به وفور در برخورد استاد پيشكسوت با نسل جديد اين جامعه هنري و چگونگي درك آن ديده مي شود . «نرگس مست» اگرچه در برخورد ابتدايي شايد يك تقليد از سينماي شاعرانه غرب باشد اما به تنهايي مي تواند سينماي ايران را از تبديل شدن به يك بنگاه اقتصادي نجات دهد و در پس خيال خود معناي شاعرانه توليد كند .
موسيقي و ديگر هيچ
شيوه پرداخت قصه برخورد موسيقي كلاسيك با مدرنيته نيست . چرا كه به نظرم موسيقي علم ديروز و فردا نيست و همواره در حال شكل گرفتن به ميل خيال مولف است . اين ويژگي شايد شدت و ضعف آن را نسبت به دگرگوني ابزار موسيقي در بر نگيرد اما ادبيات را به خوبي با اين ويژگي تعريف مي كند . اساسا نظرم بر اين است كه از پس موسيقي هنر هاي ديگر خلق مي شوند . ابتدا موسيقي در ذهن مولف جاري شده و گاه آن به صورت رمان ، نقاشي ، شعر ظاهر مي شوند . اگر هيچ كدام اين سه هنر توانايي ترجمه زبان موسيقي وارده بر ذهن مولف را نداشته باشند آن گاه با توسل به ابزار موسيقي نسخه تضعيف شده آن به صورت موسيقي به گوشمان مي خورد . در فيلم «نرگس مست» نيز با اين مولفه روبه رو مي شويم . در واقع سينما كه تلفيقي از هنر هاي نام برده شده است و تصوير برداري تخيل مولف را از فيلتر واقعيت عبور مي دهد ، نسخه تضعيف شده اي از يك حماسه شاعرانه – عاشقانه را مي بينيم كه با محدوديت هاي موجود در واقع تنها چند درصد آن به نمايش در آمده است . سيد جلال الدين دري فروتنانه برخورد يك استاد پيشكسوت موسيقي را با جوانان جوياي نام نشان داده است و اين مسئله را مطرح مي كند كه تخيل يك هنرمند روزبه روز جوان تر و شاداب تر مي شود و دقيقا رابطه عكس با جسم او دارد .
*بوداي مست
درگيري ذهني انساني كه زندگي را ملزم به فراهم كردن آسايش كرده است باعث مي شود از قافله تخيل و ديگر لذت هاي آن عقب بماند . به همين جهت است كه انسان هاي متخيل شخصيت هايي بي خيال و غير قابل اعتماد شمرده مي شوند . در صورتي كه انساني كه با جهان وهم و خيال ارتباط برقرار كند به مراتب مي تواند از شر خواستگاه هاي جاه طلبانه دنيوي رهايي يابد . اين منظور استاد پيشكسوت ظاهر شده در «نرگس مست» را چنين انساني به تصوير كشيده است . انساني كه به جوانان به همان اندازه مهر مي ورزد كه به تخيل خود . در واقع اين شخصيت نمادي از بودا است كه مستانه با نگاه به گل نرگس موسيقي از ذهن او عبور مي كند و از زندگي آنطور كه تخيل مي كند لذت مي برد نه آنطور كه ديگران انتظار دارند . اين فيلم توانسته با برقراري ارتباط عصر مدرن و كلاسيك هنر ايراني دين سينمايي خود را به اين جغرافيا پرداخت كند . به شخصه اميدوارم راه چنين فيلم هايي در سينماي ايران ادامه دار باشد تا شايد سطح سليقه مخاطب از فيلم هايي مانند «زير نظر» و «مطرب» افزايش يابد .
یکشنبه ۲۷ بهمن ۹۸ | ۱۸:۰۳ ۷۶ بازديد
تا كنون نظري ثبت نشده است